تئوري سازي آقازادگي با واژه «ژن خوب»
بعد از اين اظهار نظر جنجالي در شبکههاي اجتماعي غوغايي برپا شد. برخي بيان داشتند آقازادهها که تا ديروز به طور پنهاني کار مي کردند و از رانتها بهره مي بردند براي توجيه پيشرفتهاي خود دست به کار شدند و حالا رانتخواري را تئوريزه کرده و خود را با ژن خوب بودن از سايرين جدا مي کنند. اين موضوع با حقوق شهروندي هم مغايرت دارد و همچنين باعث جداسازي مردم به شهروندان درجه يک و دو مي شود که ترويج آن بسيار خطرناک است.
اين ادعاي پسر عارف حتي صداي اصلاح طلبان را هم درآورد. روزنامههاي اصلاح طلب اين موضوع را به طنز و استهزا گرفته و نوشتند: « يک ايراني موفق به کشف نظريه ژن برتر شد.»

عارف به طور ديگرهنگام پس از دو ماه به ماجراي «ژن خوب» واکنش نشان داد. رئيس فراکسيون اميد در اين باره در پاسخ سئوال خبرنگاري گفت: «نظر خاصي در اين رابطه ندارم و فکر ميکنم افاضاتي که در اين روزها در فضاي مجازي صورت گرفت کفايت ميکند.»
او در واکنش به پرسش مجدد اين خبرنگار در مورد اينکه آيا توصيهاي به فرزندش نداشته است گفت: «يک مصاحبهاي انجام دادند و از آن به اندازه کافي در فضاي بداخلاقي که وجود دارد، سوء استفاده شده است. ايشان به هر حال همواره شاگرد ممتاز بودند و شاگرد اول کلاس بوده و در هر مسابقهاي که از زمان دبستان تاکنون شرکت کرده، اول شده است و در مصاحبه نيز گفته اين مساله را از پدر و مادرم به ارث بردهام که آنها نيز در تمامي مقاطع شاگرد اول بودهاند حال اينکه درست گفته يا غلط مسالهاي است که مطرح شده است.»
دخالت پسر عارف در ليست شوراي شهر؟
پس از انتخابات سال 96 که انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر توامان برگزار شد، برخي ازکانالهاي تلگرامي اصلاح طلب از نفوذ پسر عارف در ليست بندي شورا خبر دادند. در اين رابطه «سيد حسن رسولي»، سخنگوي ستاد عارف در سال 92 که عضو شوراي سياستگذاري اصلاحات نيز هست، بيان داشت: «نامزدهاي مجلس دهم در استانها بدون دخالت مرکز از سوي شوراهاي حوزههاي انتخابيه نهايي شده و بر اساس آييننامه، فردي از مرکز در بستن ليست مناطق دخالت نداشته است. نقش محوري شورايعالي فقط کمک به اجماعسازي و انسجام تشکيلاتي بوده است. بر اين اساس نه تنها حميد رضاعارف (که مورد ادعاي يک کانال قرار گرفته است) بلکه خود محمدرضا عارف هيچ نقشي در اين تصميم نداشته است. اينکه حميد عارف که يکي از نخبگان مطرح دانشگاهي است نه تنها عضويتي در شورايعالي نداشته بلکه کوچکترين مداخلهاي در امور انتخابات ٩٤ نداشته است.»
عارف خود نيز بعدها به اين موضوع واکنش نشان داد و گفت: «در مورد نقش پسر بنده در بستن ليستها هم بايد بگويم که پسرم مدتهاست همکاري در کار سياسي ندارد و نه در انتخابات مجلس و نه در انتخابات شوراها حضور نداشت. فرزندم اگرچه از بنيانگذاران بنياد اميد ايرانيان بود و براي تشکيل اين بنياد زحمات زيادي کشيد و اولين مدير عامل بنياد هم بود ولي بعد از انتخابات ۹۲ به دليل اعتقاد به گردش نخبگان به صورت داوطلبانه از مديرعاملي کناره گيري کرد و اکنون در هيات مديره بنياد اميد حضوري ندارد و مسئوليتي هم در بنياد اميد متوجه او نيست.»
وي افزود: «رأي، رأي شوراي عالي بود. هيچ فردي در بستن ليست نقشي غير از تصميمات شوراي عالي و هيات رئيسه نداشت. چه برسد به پسر بنده که اصلا درگير انتخابات نشد.»
البته ليست بندي انتخابات شوراي شهر تهران انتقادات بسياري را به دنبال داشت. «فاطمه دانشور» که در شوراي شهر چهارم از جريان اصلاح طلب به شورا راه يافته بود نسبت به کنار گذاشتن وي در اين ليست و رانتي و پولي بودن آن به عارف انتقاد کرد.
دانشور اعلام کرد که ۲ ميليارد نداده به خاطر همين از ليست اميد خط خورده است. بعدها کانال روزنامه آفتاب يزد بر اين موضوع صحه گذاشت و پاي کرباسچي را به مسئله باز کرد.
«عباس عبدي» ليست اصلاح طلبان در شوراي شهر تهران را مصداق «آش کشک خاله» عنوان کرد که به پاي اصلاح طلبان به هرجهتي نوشته شد و اعضاي اين جريان به سبب خطير بودن دوران انتخابات نتوانستند نسبت به آن انتقادات خود را مطرح کنند.
حکم آقازاده معروف در کميته ملي المپيک
چندي پيش بود که اخباري در شبکههاي اجتماعي مبني بر انتصاب پسر عارف در کميته ملي المپيک درز پيدا کرد. «حميدرضا عارف » رياست کميسيوني در کميته ملي المپيک را برعهده گرفته که دبيرکل اين کميته هم ميگويد معمولا چهره هاي شناخته شده ورزشي در آن فعاليت ميکنند. مشخص شد پسر ارشد محمدرضا عارف به عنوان مشاور رئيس و مسوول کميسيون صلح و ورزش کميته ملي المپيک منصوب شده است. اين حکم را «رضا صالحي اميري» که در دولت گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را بر عهده داشت براي آقازاده عارف مهر و امضا کرده است.

بازهم سيل انتقادات نسبت به اين موضع در شبکه هاي اجتماعي راه افتاد. برخي بيان داشتند که اين حکم بيشتر يک حکم انتصاب آقازادگي بوده و «نادر فتوره چي» روزنامه نگار اصلاح طلب مطرح کرد که «پسر عارف يک نمونه از دهها آلودگي اصلاحطلبان به رانت و فساد است.»

بعدها حميدرضا عارف در گفتوگو با ايسنا با تاييد خبر انتخابش به عنوان مسئول کميسيون صلح و ورزش کميته ملي المپيک گفت: «من آدم غير ورزشي نيستم و از ورزش شناخت دارم. از ۵ سالگي ورزش را حرفهاي دنبال کردهام. عضو تيم شنا و بسکتبال دانشگاه شريف بودهام و اين طور نيست که با فضاي ورزش ناآشنا باشم.»

اين تعبير پسر عارف بازهم باعث تمسخر و استهزا وي در شبکه هاي اجتماعي و رسانهها شد. با اين موضوع عنوان شد هر فردي که در پنج سالگي و کودکي علاقه اي به کاري داشته مي تواند به عنوان رزومه کاري آنرا در کارنامه خود ثبت و آنرا مبناي صلاحيت خود به حساب بياورد.
اين روزها موضوع آقازادگي در کشور بيش از گذشته مطرح است. اخيرا «نعيمه اشراقي» نيز درباره حضور و پوشش نامتعارف دخترش در کانادا بيان داشته که « براي چي نبايد دخترم رو بفرستم کانادا؟ مگه هزاران آدم نميرن کانادا؟ اونجا شرايط و فضاي داره که دختر من ميتونه ايمان و اعتقاداتشو محکم تر کنه. کيفيت نمازي که در کانادا ميخونه بمراتب بيشتر از ايران. تا به حل چندين جلد مفاتيح براش پست کردم. عمرا اگه اينجا اينقدر دعا ميخوند.»

اين اظهار نظرها از طرفي مايه خنده و استهزا کاربران شبکه هاي اجتماعي مي شود اما از سوي ديگر طنز تلخي در آن نهفته است که متاسفانه جامعه به طور واقعي با آن روبروست. اينکه آيا فرد ديگري جز پسر عارف صلاحيت نداشته که وي را که تخصص و رزومه کاري چنداني در اين زمينه ندارد را انتخاب کردهاند موضوعي است که از رانت بخصوص در جريان اصلاحات خبر مي دهد. رانتي که حالا نه تنها تئوري سازي شده است بلکه در مرحله اجرا هم به طور سازمان يافتهاي عملياتي مي شود و کسي هم پاسخگوي آن نيست.